تاریخ بهداری روستای کرفس و تصاویر مربوطه

در مورخه 9۱/10/22 خدمت اقایان حاج عزت الله ترابی و حاج اسماعیل برجی رسیدم.

با توجه به خدمت 30 ساله آقای ترابی در وزارت بهداشت درمان ،  تاریخ بهداری روستای کرفس را از زبان ایشان و آقای برجی جهت استفاده بازدید کنندگان عزیز در این وبلاک قرار می دهم.

به گفته این عزیزان در سال 1348 سپاهیان بهداشت  در پی انقلاب سفید شاه به کرفس آمدند. این گروه به سرپرستی دکتر سیروس جعفری  همراه 4 سپاه بهداشت در منزلی که  مرحوم محمد علی رحمانی در اختیارشان قرار داده بود مستقر شدند و شبها جهت استراحت به خانه ارباب میرفتند. خدمات دهی سپاه بهداشت به صورت شبانه روزی بوده و بیماران بد حال را با ماشین جیپ شهباز که در اختیار داشتند به مراکز درمانی دیگر انتقال میدادند در این دوره مسئولیت نظم دهی و ارایه بلیط توسط مرحوم میرزا صولت صالحی انجام میگرفته.

یک سال بعد دکتر جعفری به همراه یک هیئت از معتمدین کرفس جهت ساخت درمانگاه  از هر خانوار 40 تومان پول نقد جمع آوری کردند.

این موضوع در زمان نمایندگی آقای معینی زند و وزیر بهداشت دکتر منوچهر شاهقلی بوده است ـ( منوچهر شاهقلي فرزند امامقلي، متولد 1302 تهران . . . تحصيلات دكترا در طب، متخصص در جراحي پلاستيك و ترميمي، آشنا به زبان انگليسي و مولف كتاب درمان سنت آدم.) شروع با ساخت این درمانگاه در سال 1349 بوده و در سال 1350 گروه بهداشت به این محل منتقل شدند در این دوره برای مدتی خدمات و ارایه بلیط توسط آقای اسد جوهری انجام میگرفته که بعد از استخدام آقای پرویز ترابی کلیه امور خدماتی و نگهداری این مجموعه به ایشان واگذار شد ایشان به مدت 30 سال در این درمانگاه مشغول خدمت رسانی بود به طوری که تمام خدمات پانسمان و تزریقات برای سالیان سال به عهده ایشان قرار داشت و در اکثر اوقات به علت ناتوانی بیماران در مراجعه به درمانگاه ، ایشان باحضور در منزل آنها بدون دریافت کوچکترین دستمزدی خدمات تزریقاتی و پانسمانی را انجام میداد  به امید سلامتی و بهروزی برای ایشان وخانواده گرامیشان. دکتر جعفری تا سال 1351 در کرفس بوده و خدمات گسترده ای به روستا ارائه داده است و تقریبا اکثر اهالی ایشان را به نام نیک یاد میکنند. 

تصاویر از راست به چپ(آقای پرویز ترابی ، مرحوم محمود ترابی فرزند پرویز ترابی ، آقای حاج عزت الله ترابی در جلو درمانگاه)

بعد از ایشان دکتر خسروی به کرفس آمد و ایشان نیز اقدام به دیوار کشی حیاط درمانگاه نموده است.

 بعد از ایشان دکتر هیکل که یهودی نیز بوده به کرفس آمد. تا انقلاب اسلامی در سال 1357 تمام دکتر های که به این درمانگاه آمده اند ایرانی بوده اند و اهالی  بعد از وقت اداری  نیز به منازل ایشان که در خود درمانگاه بوده مراجعه میکردند . و همیشه با روی گشاده از اهالی پذیرایی نموده و به مشکلات پزشکی آنها رسیدگی کرده اند.

بعد از انقلاب اولین دکتر هندی به نام دکتر سهیل به کرفس آمد و بعد از ایشان دکتر کریشنا ردی جهت خدمت رسانی به کرفس فرستاده شده  در دوره ایشان خانه پزشک در کنار درمانگاه ساخته شده. بعد از ایشان دکتر راویندرا  و بعد دکتر رضوی در کرفس حضور داشتند.

تصاویراز راست به چپ( آقایان دکتر منیراحمد سهیل ، حاج عزت الله ترابی ، و مرحومین کربلایی حسین اقا صفری و میزا فتح علی ترابی منزل اقای ترابی)  علت کم بودن کیفیت. قدیمی بودن و رطوبت دیدن عکسها میباشد 

سمت راست (آقای حاج عزت الله ترابی وسمت چپ آقای دکتر رضوی مکان باغهای کرفس)

از سمت راست (اقایان حاج عزت الله ترابی، شوذب صالحی، دکتر کریشنا ردی، قباد علی زاهد ، شهید عبدالله فرامرزی در جلو درمانگاه دوران دبیرستان)

دکتر حسین عینی بهمند اولین دکتر ایرانی میباشد که بعد از انقلاب به کرفس آمد  ایشان از سال 1370 به مدت 2 سال در کرفس حضور داشت.

 

تصاویر از راست به چپ (آقایان دکتر عینی بهمند، اقای ترابی ، برادر دکتر عینی در گندمزارهای کرفس)

بعد از دکتر عینی  آقای دکتر دوغایی مقدم که تقریبا آخرین دکتری بود که به صورت دائمی و تمام هفته در درمانگاه خدمت رسانی نموده است. به امید موفقیت و سلامتی برای تمام خدمتگزاران این مجموعه که دعای خیر اهالی همیشه پشت سر آنها میباشد.  

  

تصاویر از راست به چپ  ( اقایان پرویز ترابی ، مسئول داروخانه ، عزت الله ترابی ، دکتر دوغایی مقدم حیاط درمانگاه)

در پستهای بعدی تصاویر درمانگاه ساخته جدید و بقیه ی خدمتگزاران این مجموعه معرفی خواهند شد.

تصاوير وتوضيحاتي از ورود اولين ماشين الات كشاورزي به روستاي كرفس.

با سلام خدمت عزيزان و بازديدكنندگان وبلاگ

تصاوير وتوضيحاتي از ورود اولين ماشين الات كشاورزي به روستاي كرفس.

مطالب با استفاده از دفتر خاطرات مرحوم پيرعلي برجي و توضيحات تكميلي حاج اسماعيل برجي نوشته شده است لازم است در اينجا از كمكهاي بي دريغ برادر گراميم حاج اسماعيل برجي تشكر و قدرداني نمايم كه در جمع آوري تمام مطالب تاريخي اين وبلاگ نهايت همكاري را داشته اند.  

در ادامه مطلب با توجه به اين كه موضوع مربوط به سالهاي قبل ميباشد واز افرادي كه نام برده ميشود تعدادي در قيد حيات نيستند لذا اين جانب با آرزوي شادي روح اين عزيزان و آرزوي طول عمر براي عزيزاني كه بين ما هستند از تمام بازماندگان افراد از دنيا رفته  و ديگر برادران پوزش طلبيده و جهت تكراري نشدن كلمات ازكلماتي مانند مرحوم و آقا استفاده نميكنم.

 اين ماشن الات مربوط به سيف امير حسيني (علي نقي خان) ميباشد كه مشخصات تراكتورها يك دستگاه مسي هرس ويك دستگاه انترناش 4 سيلندر و يك دستگاه اينترناش 6 سيلندر  دو دستگاه مان و يك دستگاه هم كمباين كاكشات بوده است.

تصاویر ( مکان حیاط اربابي :حاج شیرینعلی عزیزی سوار تراکتور جلو در تصویر ودر کنار ایشان میزا فتحعلی ترابی ایستاده و پیر علی برجی سواره تراکتور عقب)

اولين تراكتور با نام مسي هرس كه توسط علي نقي خان خريداري شده بود به رانندگي كربلايي كريم همداني و شاگردي مسي عبدالهي رزني پسر محمود قهوه چي و شاگرد دوم  پيرعلي برجي در سال 1336 وارد كرفس شد .

در آخر سال كربلايي كريم و مسي هردو تسويه كرده و كرفس را ترك ميكنند و پيرعلي برجي تراكتور را جهت تعميرات به همدان برده و در سال 1337 شخصا رانندگي را عهده دار ميشود و غيبعلي فيروزي و بيرامعلي برومند را به شاگردي انتخاب ميكند.همچنين در اين سال سيف امير حسيني يك دستگاه ماشين سواري به نام پابدا خريداري ميكند و پيرعلي برجي بعد از اخذ گواهي نامه رانندگي از همدان رانندگي اين ماشين را نيز عهده دار ميشود.

سال 1338 يك دستگاه تراكتور اينترناش نيز توسط سيف خريداري ميشود . در اين سال پيرعلي برجي سرپرست ماشين الات و راننده سواري پابدا و غيبعلي فيروزي ،اروجعلي امجدي و شيرينعلي عزيزي وبيرامعلي برومند رانندگان تراكتورها بودند.

صاویر ( سمت راست غلام آقایی- سمت چپ پیرعلی برجی در کنار سواری پابدا)

 درسال 1339 يكي دو دستگاه ديگر تراكتور و يك دستگاه كمباين نيز توسط سيف اميرحسيني خريداري ميشود رانندگي كمباين و سرپرست ماشين الات را پيرعلي برجي عهده دار ميشود وكمك راننده كمباين اروجعلي امجدي و شاگرد ابوالقاسم شعباني. راننده گان تراكتورها در اين سال آقايان غيبعلي فيروزي ،عربعلي خلمه(شهبازي شكيب)،عليخان سلطاني،ابوالقاسم مقيمي، حسن خرامان،فرهاد صحرايي،شيرينعلي عزيزي ، بوده اند.

صاویر( سمت راست اروجعلی امجدی و سمت چپ پیر علی برجی در کنار کمباین کاکشات)

صاویر( جلو کمباین ایستاده سمت راست آقامردان بی مردانی سمت چپ حاج شیرینعلی عزیزی روی کمباین سمت راست اروجعلی امجدی وسط پیر علی برجی و سمت چپ سیفعلی صلیب)

صاویر(کنار عکس سمت راست ابوالقاسم شعبانی- کنار کمباین ایستاده همدانی- روی پله پیرعلی برجی و اروجعلی امجدی -نشسته پست فرمان سید احمد هاشمی-و کنار ایشان شیرینعلی عزیزی ونشسته روی کمباین سمت چپ آقامردان بی مردانی.)

درسال 1339 درگيري بين كاركنان ارباب سيف امير حسيني و ارباب حبيبي سر موضوع كشت زمينهاي زير جاده قله و جاده اصفهان پيش ميآيد.

سال 1340و1341 رانندگان كمباين و تراكتور تقريبا همان افراد بوده اند در سال 1340 اختلاف ملكي بين سيف امير حسيني از كرفس و عبدالله خان ارباب وسمق پيش ميآيد.

حقوق و مزاياي سرپرست ماشين الات در سال1340 مبلغ 330 تومان در ماه بوده است.

در سال 1341 زمينهاي زير جاده قله و بالاي جاده اصفهان كه توسط ارباب حبيبي از سنقر اباد شخم شده بود توسط كرفسيها از طرف سيف امير حسيني كاشت ميشود كه در زمان كاشت در گيري پيش ميآيد در زمان برداشت در سال بعد نيز بازدرگيري بين اهالي دو روستا از طرف اربابها پيش ميآيد.

رانندگان سال 1342 اقايان صمد ترابي، اروجعلي امجدي، عربعلي خلمه، غيبعلي فيروزي، عزت ترابي، عين اله جهانگيري، عليخان سلطاني، غلام ترابي، اصغرامجدي، شهيد عابدين معصومي.به سرپرستي پيرعلي برجي بوده است. در اين سال اصلاحات اراضي توسط دولت شروع شد و قدرت اربابها به حد اقل رسيد. سال 1342 از نظر كشاورزي سال بسيار خوبي بوده است.

سال 1343 سال بسيار سردي بوده است در تاريخ 18/01/43 باد شديدي مي وزد و19/01/43 برف و باران ميبارد و در 20/01/43 برف زيادي ميآيد. در اين سال بهاره كاري خوب نبوده و تمام گندم وجو كاشته شده به علت قابل درو نبودن چراگاه احشام ميشود . در زمستان  رودخانه ها يخ بسته بودند. بارش برف نسبت به سالهاي قبل خيلي زياد  بوده . به دلیل سرمای شدید هوا  رودخانه ها يخ  بسته بوده و در روستا آب برای نوشیدن و حمام نبوده  تا اينكه به دستور مرحوم سيد احمد هاشمي(پدر سيد محمد علي ) روحاني محبوب روستاي كرفس جوانها با بيل و كلنك صدها متر يخ را شكسته و آب را به روستا ميرسانند و هوا از 10/11/43 تقريبا خوب ميشود.

لازم به توضيح ميباشد كه اولين تراكتور شخصي توسط حاج ستار فرامرزي و حاج خليل نصرتي با مارك مسي هرس وارد كرفس شده است.

دومين تراكتور شخصي  به نام هانوماک توسط پيرعلي برجي و علي خان سلطاني و حاج يوسف رحماني  وحاج صمد ترابي و علی اکبر قربانی به قیمت 18 هزار تومان خریداری ومورخه۰۷/۰۸/۴۲ وارد كرفس شده است.

سومين تراكتور شخصي با مارك زتور توسط محمدحسن ميثاقي و حاج شيرينعلي عزيزي وارد كرفس شده است.

این مطلب برای سالهای بعد از 1343 تکمیل خواهد شد.

تاریخچه شوراها و حقوق شهروندی در ایران

پیشینه قانون شوراها را یا به تعبیر آغازین خود انجمن های بلدیه، به تشکیل نخستین نهاد قانون گذاری (مجلس شورای ملی) می رسد.

به عبارت دیگر یکی از نخستین قوانین مصوب مجلس شورای ملی، قانون بلدیه است که در سال 1325 قمری برابر با 1286 خورشیدی به تصویب رسید و به این ترتیب یکی از آرمان های بزرگ انقلاب مشروطه جامه عمل پوشید. بهره مندی شهروندان از حق انتخاب کردن و حق انتخاب شدن از جمله در زمینه مدیریت و اداره شهرها در زمره حقوق سیاسی قرار می گیرد از همین رو نخستین مقطع تاریخی بررسی قانون شوراها، باید زمانی باشد که برای اولین بار حقوق سیاسی مردم ایران به رسمیت شناخته شد. این زمان، سالهای آغازین دهه هشتاد صده دوازدهم هجری خورشیدی است که انقلاب مشروطیت به ثمر نشست و مجلس شورای ملی به قانون گذاری پرداخت. در طول بیش از 95 سال از تصویب اولین قانون انجمن های بلدیه در کشور ما، تشکیل شورایهای شهر و روستا با فرازها و فرودهای فراوانی مواجه بوده است که بخشی از آن در پی می آید.

ادامه نوشته

مرحله سوم  واگذاري املاك كرفس توسط خاندان امير حسيني .

در اين مطلب مرحله سوم واگذاري املاك كرفس به نقل از جناب آقاي صفا بصورت كامل به شرح ذيل ارائه ميگردد.

اين مرحله واگذاري املاك باز هم به علت عدم توانايي در پرداخت وامهاي دريافتي بوده ، اين استقراض توسط مرحوم علي نقي اميرحسيني (سيف الممالك دوم) از شخصي به نام نواب ملقب به دبير خاقان كه از دبيران وافراد با نفوذ دربار قاجار محسوب مي شده. با توجه به بالا بودن مبلغ وام و پرداخت نكردن وام توسط سيف، نواب  اقدام به تملك املاك كرفس به عنوان وثيقه وام نموده و كل املاك شش دانك اربابي را به تملك خود درميآورد. وخانواده امير حسيني بطور كامل از كرفس ميروند . آقاي نواب كه خود از كشاورزي سررشته اي نداشته، زمينها را به تعدادي كشاورز عمده بصورت اجاره و بهره اي واگذار ميكند و نماينده تايين نموده و مشغول كار ميشود. اجاره دار ايشان مرحوم يعقوب علي بيگ پدر بزرگ آقاي حاج اسد صفا بوده است . به نقل از آقاي صفا و تاييد ريش سفيدان كرفس آقاي نواب فردي با سواد و دبيري فرهيخته بود كه بلافاصله بعد از استقرار در كرفس به تاسيس  مدرسه اقدام نمود و براي فرزندان كشاورزان لباس يك دست تهيه نمود و خود شخصا به تدريس آنها مشغول شد . ميتوان گفت اولين مدرسه در تاريخ كرفس توسط ايشان پايه ريزي شده است
ادامه نوشته

احمد رضا قلی خان معروف به امیرناصر خلج(امیرحسینی)

    به نام هستي بخش جهان

قبل از اينكه به نوشتن وجمع آوري مطلب در مورد روستاي كرفس  در فضاي مجازي اقدام نمايم تعدادي از دوستان پيشنهاد نمودند بهتر است اين موضوع به صورت كتاب نوشته وچاپ شود . زيرا برداشت چنين بود كه كسي در فضاي مجازي به مطالعه تاريخ نميپردازد وممكن است بي نتيجه باشد .

 ولي بنده تنها ترين و بهترين دليلم اين بود كه در فضاي مجازي با توجه به اينكه موضوعات بصورت آنلاين ومرحله مرحله در هر ساعت و بلافاصله بعد از نوشتن در اختيار خواننده قرار ميگيرد و اينكه موضوعات بصورت تحقيقي ميباشد و مدارك مستندات كتبي زيادي در دست نداريم پس خوانندگان ميتوانند بدون مراجعه حضوري و بدون محدوديت انتقادات وپيشنهادات خود را به نويسنده جهت اصلاح و يا درج نظر در مورد هر مطلبي را ارايه نمايند.ولي درمورد مطالب كتابهاي چاپ شده چنين امكاني وجود ندارد.

 و اينك اولين مطلب  با فاصله بسيار كمتر از انتظار ما پس از راه اندازي وبلاگ توسط يكي از عزيزان به نام علي امير حسيني خلج  به اينجانب ارسال شده است و ما هم همانگونه كه قولش را داده ايم عين مطلب ارسالي را جهت مطالعه عزيزان در وبلاگ قرار ميدهيم با توجه به اينكه ايشان از خانواده امير حسيني ميباشد .و مطلب ارسالي داراي منبع ميباشد بنده هيچ نوع  ويرايشي روي اين موضوع ندارم .با كمال تشكر از علي آقاي عزيز و به اميد همكاريهاي بيشتر ايشان و ديگر دوستان در آينده.  

 

 

امیرناصر خلج(امیرحسینی)

 مرحوم احمد رضا قلی خان امیرناصر خلج(امیرحسینی)فرزند احمد خان سیف الممالک امیر تومان(فرمانده فوج خلج)هنگامی که در جنگ جهانی اول قوای روس و انگلیس بی طرفی ایران را نقض نمودند برآن شد که بابرادرپسرودامادو عموزاده های خود و قریب سیصد سوار از طایفه خلج به ملیون پیوسته و تا حد مقدور در مقابل تجاوز بیگانه به میهنش قیام نموده و متجاوزین به خاک ایران راعقب نشاند.وی در حدود شمال و شمال غربی کوهپایه خلجستان(خرقان)با قوای روس محاربه ای جسورانه نمودو و به علت در دست داشتن ارتفاعات تلفات سنگینی برآنان وارد آورد و قوای روس را تا کوه های لالایین عقب نشاند در این زمان که سواران خلج از پیروزی خود سرمست گردیده بودند به تعقیب قوای دشمن پرداختند و ناگهان در زیر اتش توپخانه قوای روس مجبور به توقف و عقب نشینی شدند.

قوای روس که راه پیشروی را از این ناحیه بسته دید تقاضای اعزام هشت اسکادران قزاق و یک باطری توپ کوهستانی به آن منطقه نمود.در همین اثنا آقایان مهاجر که در قم سکنی گزیده بودندبا ارسال نامه و پیام از امیرناصر خلج درخواست نمودند که به قم برای مذاکره و تبادل نظر عزیمت نماید و امیر ناصر هم برای ملاقات با آقایان مهاجرین و همچنین تهیه اسلحه راه قم را در پیش گرفت در همین حال قوای روس از موقعیت استفادهنموده و به روستای اجدادی وی چمرم(چمران)در منطقه مزلقان ساوه که بی دفاع مانده بود یورش برده و به مدتچهار روز دهکده را که کاملا بی دفاع بود غارت نمودندو اشیا عتیقه و ذخایر چند صد ساله واثاث و کتب نفیسه واسناد و مدارک و اوراق و احکام مناصب وتقدیر نامه های سلاطین سلف راکه به نام این سلسله(خلج)صادر گردیدهبود به تاراج بردندوباقی را هم به آتش کشیدند وبه جز دوفقره حکم از شاه اسماعیل صفوی چیزی باقی نگذاشتند.

  امیر ناصر بعد از شنید خبر این واقعه تلخ بی آنکه در اراده وی خللی وارد گرددبعد از مذاکره با اقایان مهاجرینتصمیم برآن میشودکه به اتفاق به کرمانشاه عزیمت نمایند.امیر ناصر پس از اتخاذ این تصمیم از قم به کاشان و ازآنجا به اراک و خلجستان رفته وتدارکات و مخارج همراهان خود را ابتیاع نموده و ازطریق بروجرد به کرمانشاه عزیمت می نماید.در این راه پر زحمت بارها سواران خلج با قوای روس درگیر می شوند و نبرد سختی بین آنان در می گیرد ولی قوای روس کاری از پیش نمی برد و نوبتی سواران لر به اشتباه سواران خلج را قوای روس پنداشته و از ارتفاعات به آنان تیراندازی می نمایدوپس از تحمل این مصائب امیر ناصر و سواران خلج در25ربیع الثانی سال 1334 وارد کرمانشاه می شودوبه اردوی مهاجرین میپیوندد.

 در مراجعت از بین النهرین و تشکیل حکومت موقت مهاجرین امیرناصر به حکومت کرمانشاه منصوب میشود و نه ماه با کمال قدرت در این مقام به نحو احسنت انجام وظیفه می نماید.آنگاه در عقب نشینی دوم امیر ناصرکه سمت کمیسر قوای ملی  را بر عهده داشت به استانبول می رودو در پایان جنگ بر مبنای یکی از مفاد قرارداد متارکه مهاجرین ایرانی می تواند به ایران بازگرددو امیر ناصر و همراهانش در سال1297از طریق رشت و انزلی واردخاک پاک ایران شوند.

 در تیر ماه سال1300هجری شمسی پس از انکه ساوه دو دوره در مجلس شورای ملی بی نماینده بود و دوره سوم نیزمیرزا عیسی خان نماینده مردم ساوه بود دردوره چهارم امیر ناصرخلج(امیرحسینی)به عنوان نماینده مردم ساوهبه مجلس شورای ملی راه می یابد.امیرناصر از گروه اقلیت مجلس بوداما به عنوان هیئت رییسه مجلس فعالیت مینمود.از برجستگیهای سیاسی وی مخالفت با سردار سپهی رضا خان تا پایان عمر سیاسی خویش بود.

 منبع:روزنامه اطلاعات1/12/1351

 مدير وبلاگ :لازم به توضيح ميباشد كه امير ناصر برادر علي نقي خان (سيف الممالك كوچك) ميباشد

 

تصوير امير ناصر خلج مجلس چهارم در كنار سيد حسن مدرس نفر سوم سمت چپ

 

 

ادامه مطلب املاك روستاي كرفس

با علم اگرعمل برابر گردد

كام دو جهان تورا ميسر گردد

مغرور مشو به خود كه خواندي  ورقي

زان روز حذر كن كه ورق برگردد

 (ابو سعيد ابوالخير)

ادامه مطلب املاك كرفس

در اين قسمت با توجه به ارتباط مطلب لازم دانستم تا توضيحاتي د رمورد نحوه اداره مناطق مختلف كشور در زمان قاجار ارايه نمايم . اداره مناطق مختلف به صورت امير نشين بوده واين اميران توسط حكومت مركزي تعيين مي شده اند (يا بقولي  مناطق را به اميران مي فروختند). اميران مسئول جمع آوري خراج، ماليات ،سرباز و غيره براي شاه بودند .اين منطقه داراي سه اميربوده به شرح ذيل:

ادامه نوشته

نحوه ورود خاندان امیر حسینی به کرفس

 همانگونه که وعده کرده بودیم امروز یکی از مصاحبه های انجام گرفته را بر اساس تاریخ انجام مصاحبه و با توجه به مرتبط بودن آن با تاریخ کرفس در طي چند پست بصورت کامل  دروبلاگ قرار میدهیم.  ( تصاویر کسانی که در مطالب از آنها یاد میشود به زودی در متن وقسمت یادها وخاطره ها قرارخواهیم داد )

این مصاحبه در تاریخ 12/09/1389 با جناب آقای حاج اسد الله صفا فرزند بزرگ مرحوم حاج فتح الله صفا انجام گرفته ایشان یکی از کشاورزان عمده و نمونه کرفس وفردی بسیار محترم میباشند .  با توجه به کمبود  وقت و همچنین اطلاعات فراوان ایشان  که همگی برای وبلاگ ما بسیار مفید میباشد بنده از ایشان خواستم که امروز فقط در مورد نحوه تملک زمینهای کرفس توسط مالکان (اربابها) و سیر تحولات مالکیت اراضی اطلاعاتشان را در اختیارما  قرار دهند ودر فرصت بعدی درباره مسایل مختلف در خدمت ایشان باشیم.

     

ادامه نوشته

راهکار پیش روی ما

با نگاهي گذرا به وضعيت سياسي واجتماعي كشور در طو ل تاريخ  به اين نتيجه مي رسيم كه تغيير حكومت در راس جامعه يا به عبارت بهتر تغيير سلسله هاي حكمراني كه پيامد آن عزل و نصب حكمرانان محلي را به همراه داشته اثر مستقيمي در جابه جايي مالكان در مناطق مختلف وهمچنين برزگران و دهقانان در روستاها ودر نتيجه زمين دار شدن تعدادي و بي زمين شدن تعداد ديگررا باعث مي شده .

وهمين عوامل باعث جابه جايي و كوچ كشاورزان از منطقه اي به منطقه ي ديگر به صورت گروهي يا انفرادي بوده . با نگاهي به ساختار جمعيتي يك روستا متوجه ميشويم كه گروههاي ساكن در  روستاها در زمانها واز نقاط  مختلف كشور هجرت كرده و به روستاي مورد نظر آمده اند ، براي مثال جمعيت روستاي كرفس از طايفه هاي مختلف تشكيل شده كه تقريبا به غير از دو طايفه همگي از جاهاي ديگر به اين روستا آمده اند. (جهت اطلاعات بیشتردر این زمینه مراجعه شود به سیمای کرفس موضوع پایان نامه آقای احمد صلاحی)  طبق بررسيهاي انجام شده  از اسكان اكثر اين افراد در كرفس 250 الي 300 سال نميگذرد يا به عبارتي نسل كنوني نسل هشتم مهاجران ميباشد . تقريبا مصادف با جابه جايي روستا از محل قبلي كه گورستان فعلي در آن قراردارد. دليل اين جابه جايي و علت ويراني  قلعه و روستاي قبلي كه قدمت آن به دوره قبل از مادها نيز ميرسد براي ما هنوز مشخص نشده است انشا الله در تحقيقات خود اين موضوع را نيز بررسي خواهيم كرد .

البته دلايل ديگري از قبيل اختلافات قبيله اي ، درگيريهاي طايفه اي ، قتل، دستورات حكومتي و سياسي نيز جابه جايي گروهي  افراد را باعث مي شده است .

در هرصورت آنچه در اين وبلاگ مد نظر ماست .تحقيق در زمينه ساكنان اوليه روستا ونحوه تملك اراضي و سير تحولات اجتماعي وتغييرات فرهنگي وعوامل مهم وشخصيتهاي موثر در اين تغييرات ميباشد . با توجه به اينكه در اين زمينه هيچگونه منبع معتبر وكتبي وجود ندارد تنها راهكار پيشروي  ما روش مصاحبه حضوري از افراد روستا مخصوصا سالخورگان ميباشد .لذا اينجانب بعد از انجام پرسش وپاسخ از هر شخصيت عين مصاحبه را در وبلاگ قرار ميدهم . وبدين روش با طرح خاطرات وحكايتهاي مختلف از يك موضوع واحد، شماي كلي از واقعيت تاريخي به تصوير كشيده ميشود . ومرحله به مرحله پيش خواهيم رفت تا انشا الله به زمان حال برسيم .    

از ابتدای زندیه تا آخر پهلوی

کریم خان كه رييس قبيله اى  بيش نبود، در سال 1165 ه .ق . پس از شكست على مردان خان و خروج او از صحنه سياست ايران ، سلطان واقعى و فعال مايشاء اين كشور شده بود خود را وكيل الرعايا يعنى وكيل و نماينده مردم خواند. بلافاصله پس از مرگ كريم خان ، خاندان زند به حدى دچار نفاق و نقار و اختلاف داخلى شدند كه اضمحلال و انقراض آن سلسله در صحنه سياست ايران ، محرز و مسلم گرديد. زكى خان خود را در شيراز، پادشاه و جانشين كريم خان اعلام كرد و كليه فرزندان كريم خان و كليه بزرگان زند را به قتل رساند. بدين ترتيب حكومت دست به دست مى گشت تا لطفعلى خان كه در حقيقت اعلام پايان سلطنت كوتاه خاندان زند و محو نام اين خاندان ، از صحنه ى سياست ايران بود.
دوران حكومت جانشينان كريم خان از بحرانى ترين و هرج و مرج ترين ادوار تاريخ ايران است . موازى با انحطاط و زوال سريع خاندان زند، قواى روز افزون ايل قاجار آرام و منظم رو به ازدياد بود. رييس ايل قاجار - آغا محمد خان - كه در حيات كريم خان در دربار او زندانى بود، پس از مرگ كريم خان ، از دربار زند گريخت و در همان حال كه جانشينان كريم خان وحشيانه يكديگر را مقتول و مسموم مى كردند وى با شتاب و عجله افراد ايل خود را گرد آورد و با پشتكار و سرسختى به جنگ مرگ و حيات با خاندان زند پرداخت .

ادامه نوشته

وضعيت املاك از ابتداي صفويه تا آخر دوره افشاری

تيمور در جنگ هاى غارتگرانه خود مانند چنگيز و خان هاى جغتاى آسياى ميانه ، مى كوشيد منافع بزرگان چادرنشين مغول و ترك ، و بزرگان اسكان يافته تاجيك را تامين و آنان را با هم آشتى دهد.

تيمور از كشورهاى مفتوحه و وسايلى كه در جنگ ها از طريق غارت و چپاول به دست مى آورد، براى احداث قنوات ، ابنيه و تدوين شهر سمرقند مورد استفاده قرار مى داد و از ممالك تسخير شده ، پيشه وران را به ماوراء النهر مى آورد. اين اقدامات را به نفع طبقه ى فئودال به عمل مى آورد.

 

پس از مرگ تيمور بناى امپراتورى عظيم وى ، كه پايه اقتصادى يكدست و هماهنگى نداشت ، به سرعت تمام فرو ريخت دوران قدرت بازماندگان او، چندان نپاييد و سرانجام ، حكومت تيموريان با تجاوز شيبك خان و ظهور صفويه به كلى برافتاد.

 

پس از مرگ تيمور، دو طايفه ى تركمان كه با هم رقابت داشتند از آذربايجان حكومت را در دست گرفتند ، يكى از آن دو قراقويونلو يا سياه گوسپندان و ديگرى آق قويونلو يا سپيد گوسپندان ، خوانده مى شدند و دشمن خونين همديگر بودند.

ابتدا قراقويونلوها با شكست دادن بازماندگان تيمور قدرت را به دست گرفتند . وپس از 25 الي سي سال آق قويونلو به رهبري اوزون حسن با شكست دادن رقيب ديرينه  به حكومت را رسيد  اين دوره را بايد مهم ترين فصل در تاريخ روابط ديپلماسى ميان اروپا، با ايران دانست.

در دوره تركان وتيمور عده كثيرى از مردم براى تحصيل امنيت و رهايى از قيد ستمگران ، در جرگه اهل تصوف وارد مى شدند، تا در پناه قدرت خانقاه و شيخ م مرشد خود، از بيدادگرى عمال مغول و تركان تيمورى ، در امان باشند پادشاهان و سران مغول و تركان تازه مسلمان ، نسبت به روحانيون و به خصوص نسبت به خاندان صفوى ، اظهار ارادت مى كردند و به كسانى كه در حلقه ى ارادت اين خاندان وارد مى شدند، ظلم و بيدادگرى روا نمى داشتند.

هنگامى كه تيمور لنگ از لشكركشى پيروزمندانه ى خود در آسياى صغير و جنگ با بايزيد سلطان عثمانى بازگشت در اردبيل به زاويه خواجه على(نوه شيخ صفي الدين) رفت و او را ملاقات كرد شيخ خواجه على ، به دست خود شمشيرى به كمر امير تيمور مى بندد.
ادامه نوشته

از دوره امويان تا آخر مغولها

با سپرى شدن روزگار خلفاى راشدين ، حكومت به خلفاى بنى اميه  رسيد. در اين زمان تغييرات فراوانى در اساس دين اسلام پديدار گشت . مساوات و برادرى و تقوى و پرهيزگارى كه از مقررات اين دين به شمار مى رود در نتيجه ى عصبيت عربى و خودخواهى بنى اميه به كلى از ميان رفت و جاى خود را به ظلم و ستم و شكنجه و آزار و تحقير و توهين نسبت به ملل غير عرب - موالى – داد.

 

خلفاى بنى اميه به تقليد از شاهنشاهان ساسانى و امپراتوران روم شرقى ، در خوراك و پوشاك و آداب و رسوم اجتماعى به تجمل مى پرداختند. دستگاه دولتى با قدرت خلفا، بر اشراف و قبايل عرب تكيه داشت و قدرت كلى در دست اشراف قبايل بود. بديهى است كه در زندگى اشراف قبايل عرب در سال هاى اول هجرت ، تغييراتى به وجود آمد. بزرگان قبايل اكثرا مبدل به ملاكين بزرگ شدند و بسيارى از بزرگان در طى فتوحات در نواحى مختلف سرزمين پهناور اموى صاحب ملك و اموال فراوان گشتند؛

در دوره حكومت اموى ، فشار و ستم فئودال هاى محلى و حكام دست نشانده عرب ، روستاييان را مجبور به فرار از روستا و ترك خانه و زندگى خود مى كردند به طورى كه حجاج بر آن شد تا اين روستاييان را از شهرها بيرون براند و بر دست هر كس ، اسم محل و روستايى را كه مى بايستى به آن جا برود، نقش كند و جزيه ها و ماليات هاى سنگين بر آنان تحميل نمايد.

اصولا بنى اميه حكومت خود را بر محور سيادت عرب بنا نهاده بودند. ايرانيان و ديگر خلق هاى غير عرب در سرزمين هاى اسلامى تا حد برده و بنده )موالى ) تنزل كردند
ادامه نوشته

جنبشهاي ديني واجتماعي مقابله با ظلم قبل از اسلام ( ماني، مزدك)

در دوره ساسانيان كه حدود 500 سال طول كشيد ، مردمان و خانواده هاى بسيارى به جرم داشتن عقيده مذهبى غير عقيده حاكم قتل عام مى شدند، هم چنين پيشوايان دينى و خداوندان آتشكده ها و پرستشگاه ها، قرن هاى طولانى بود كه مردم را گوسفند وار - به سود طبقه ى حاكم و اشراف - در مراتع آسمانى مى چراندند، در حالى كه خود از محصولات مراتع و مزارع زمين و دسترنج روستاييان سرمست شده ، هم خود مى خوردند و هم حصار حصين منابع زمينداران بودند. آنان هم با قدرت قوام آمده و مستحكم خود، در بهره كشى از روستاييان هيچ حد و مرزى نمى شناختند
ادامه نوشته

(دوره بعد از مادها تا حمله اعراب 1 )

پيشگفتار2

در دوره مادها با توجه به اينكه تنها را ه در آمد حكومت اخذ ماليات از زارعين بوده وفاصله طبقاتي در داخل روستاها از نظر اقتصادي زياد نبوده وگروههاي مختلف بصورت مشاركتي در توليد شركت داشتند زندگي روستاييان بهتر بوده .

با فروپاشي حكومت مادها توسط كوروش كبير واستقرار حكومت هخامنشيان وگسترش بازرگاني وتقسيم كشور بين سران قوم پارس يك نوع حكومت فئودالي مبتني بر زراعت وتجارت در كشور مستقر ميشود و طبقه بندي جامعه به گروههاي خاص بر مبناي نژاد وثروت رواج پيدا ميكند ولي هيچ اثاري از برده داري در اين دوره نيز وجود ندارد مثلا افراد بي زمين بصورت كارگراني در مزارع زمينداران كه حالا ازقوم پارس ميباشند با دريافت مزد بصورت غير نقدي كار ميكردند .
ادامه نوشته

نمای کلی از کرفس

روستاي كرفس در تقسيمات كشوري قبل ازسال 1338 از توابع استان مركزي و شهرستان ساوه محسوب مي شده به همين خاطر استاد دهخدا معناي لغوي كرفس را در لغتنامه خود به شرح ذيل آورده است.

"دهي است از دهستان بيات بخش نوبران شهرستان ساوه . کوهستاني و سردسير است و 2445 تن سکنه دارد. ايل شاهسون بغدادي در بهار به کوههاي اين ده مي آيد. (از فرهنگ جغرافيايي ايران ج 1)."

 در حال حاظر اين روستا طبق سرشماري رسمي سال 1385 با 951 خانواربا مشخصات ذيل بزرگترين روستاي استان همدان در بخش قروه درجزين شهرستان رزن محسوب ميشود .

 

عنـــوان

كــــل

با ســـواد

بی ســـواد

 

كل جمعيت

4041 نفر

2883 نفر

807 نفر

 

جمعيت مردان

1979 نفر

1478 نفر

322 نفر

 

جمعيت زنان

2062 نفر

1405 نفر

485 نفر

 

 

 

 

 

اين روستا دردامنه رشته كوه خرقان واقع شده به همين خاطر موقعيت بسيار خوبي براي دامپروري دارد .و يكي از عمده ترين راههاي درآمد روستا محسوب ميشود .دو رودخانه بزرگ از دوطرف روستا عبور كرده  كه درفصلهاي زمستان وبهار پر آب و در ديگر فصول از حجم آب آنها كاسته ميشود .رودخانه غربي به نام محلي "آشاقي چاي" از پشت كوههاي معروف قارادد و قاراگوني سرچشمه ميگيرد و رودخانه شرقي به نام "اژدوا چايو"از كوههاي شمال شرقي كرفس به نام كوههاي اژدر آباد سرچشمه ميگيرد.(لازم به توضيح ميباشد كه اژدر آباد در زمان قديم روستايي بوده در كنار روستاي كرفس كه بعدا اهالي اين روستا به كرفس نقل مكان كرده اند .البته املاك اژدر آباد در اختيار بازماندگان خودشان ميباشد و به شماره پلاك 24 در اداره ثبت اسناد واملاك كشوربه ثبت رسيده ).

باتوجه به افزايش جمعيت وگسترش روستا تعدادي از روستاييان در سمت غربي رودخانه آشاقي چاي كه در مسير اصلي راه ورودي روستا قراردارد ساخت و ساز انجام داده وساكن شده اند واين محله به نام (اوتاي)يعني انطرف رودخانه و بصورت غير رسمي به نام امير آباد معروف ميباشد .

تصاویر ماهواره ای  از روستای کرفس

نمایی از کوه قارادد بهار سال 1389(تصویر زیر)


تصویراوتایُُ رودخانه آشاقی چای ُپل ارتباطی و راه اصلی ورود به روستا از مسیر شاهنجرین

(نمای بخشی از روستا با باغهای قسمت جنوبی)

(نمای نیمه دیگر روستا وقسمتی از گورستان در دامنه تپه باستانی) 

 

 موقعيت جغرافيايي روستا در دامنه يك تپه با شيب  شمالي جنوبي قرار گرفته بصورتي كه رودخانه هاي دو طرف روستا كه معمولا هرسال در فصلهاي پر آب  طغيان ميكند زياني به روستا نميرساند. 

سمت شمال روستا كه دامنه مرتفع تپه ميباشد گورستان فعلي قرار گرفته تقريبا وسط اين گورستان اثار باقيمانده از قلعه باستاني معروف به "كهنه قلعه" واقع شده . اشياع يافت شده از قبر هاي اطراف آن نشان دهنده اين است كه گورستان فعلي بر روي خرابه هاي روستاي قديمي قرار گرفته وتاريخ ها ي باقي مانده روي سنگ قبرهاي قديمي نشان دهنده اين است اين گورستان حدود 350 سال قدمت دارد . و تقريبا مربوط به اجداد 7نسل قبل ميباشد. ولي قدمت تپه باستاني و كرفس قديم با توجه با اثار باستاني كشف شده به هزاره هاي قبل از ميلاد برميگردد كه انشا الله در مطالب بعدي به آنها خواهيم پرداخت .

چند نمونه از اشیاء کشف شده از روستای کرفس که در موزه تپه هگمتان همدان نگهداری میشود.

 

 

 

پیکان مفرقی مربوط به هزاره اول قبل از میلاد

 ظرف سفالی مربوط به دوره اول قبل از میلاد

کاسه سفالی مربوط به هزاره قبل از میلاد

 

(تپه باستانی کهنه قلعه)

در بالاترين نقطه تپه امامزاده پنج تن كرفس قرارگرفته كه در سالهاي اخير توسط خيرين و اهالي روستا بازسازي شده است.( توضيحات تكميلي در مطلب  جداگانه اي خواهد آمد)  

مسير دو رودخانه از دامنه كوهها ذكر شده تا خود روستا دره اي بسيارسرسبز پر از درختان ميوه و جنگلي را تشكيل ميدهد. كه محل بسيار با صفايي براي گذراندن اوقات فراِغت و تفريح اهالي ميباشد .

 

 

مسیر رودخانه آشاقی چای وجنگلهای سرسبز در پاییزو تصویر کوه قارادد(سمت چپ)وقاراگونی(سمت راست) در رشته کوه خرقان

جنوب روستا باغهاي انگور و ميوه ومراتع اهالي ميباشد كه توسط آب رودخانه آشاقي چاي آبياري ميشود .

در كل روستاي كرفس در داخل يك كمربند سبزي از باغها ومراتع سرسبز قرار گرفته است .   

دوره مادها

قبل از پرداختن به مسائل مختلف روستاي كرفس نياز دانستم ابتدا بصورت خلاصه وار در چند مرحله  سير تاريخي املاك واراضي در ايران ونحوه واگذاري آن به زارعين وهمچنين نحوه تشكيل شورا ها را ارايه نمايم تا هم با اصطلاحات وواژه ها آشنا شويم هم زمينه لازم را براي پرداختن به موضوع اصلي را داشته باشيم.

پيشگفتار 1

وضعيت روستاها، ازدوره باستان تا انقلاب مشروطه در ايران

ادامه نوشته